پرتو عشق
به نام خدا
عشق اگر بال گشاید به جهان حاکم اوست
گرکند جلوه دراین کون و مکان حاکم اوست
روزی ار رخ بنماید ز نهانخانه ی خویش
فاش گردد که به پیدا و نهان حاکم اوست
ذره ای نیست به عالم که در آن عشقی نیست
بارک الله که کران تا به کران حاکم اوست
گرعیان گردد روزی رخش از پرده ی غیب
همه بینند که در غیب و عیان حاکم اوست
تا که از جسم و روان بر تو حجاب است حجاب
خود نبینی به همه جسم و روان حاکم اوست
من چه گویم که جهان نیست بجز پرتو عشق
ذوالجلالی است که بر دهر و زمان حاکم اوست
روح الله الموسوی الخمینی
:: موضوعات مرتبط:
انتظار فرج ,
منتظران ,
,
:: بازدید از این مطلب : 120
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1